بسمه تعالي

فلسفه و كاركرد عزاداري

 امام حسين عليه السلام

 (بخش پنجم)

در قسمت هاي قبلي به بخشي از اسرار ، علّت و كاركرد عزاداري‌ امام حسين عليه السلام اشاره كرديم در اين قسمت به بعضي ديگر از آنها آشنا مي شويم .

بر همه معلوم است كه سوگواري‌ بر كسان‌ از دست‌ رفته‌، يك  امر‌ طبيعي‌ و فطري محسوب مي شود؛ زيرا  انسان‌ با عاطفه‌زنده‌ است‌، گاه‌ احساسات و عواطف انسان‌ جريحه‌ دار مي‌شود و دلش‌ مي‌سوزد و آثار آن‌ به‌ صورت‌ اشك‌ تبلور يافته و به صورت انسان جاري مي شود. در بخش قبلي به بعضي از تأكيدات ائمه و پيشوايان‌ ديني در جهت تبديل اين حادثه به صورت فرهنگ عمومي  در قالب برگزاري مجالس عزاي حسيني اشاره شد ، در اين قسمت به اين تأكيدات و عملكرد پيشوايان ديني از بُعد ديگر نگاه مي كنيم و آن را به عنوان يكي ديگر از علل و فلسفه ي برپايي عزاداري امام حسين عليه السلام بيان مي كنيم و آن اقتدا به پيشوايان ديني مسلمانان و پيروي از آنها است.

5- اقتدا به‌ پيشوايان‌ دين‌

با نگاه اجمالي به تاريخ اسلام و زندگاني پيشوايان ديني به خوبي در مي يابيم كه در مورد مصيبت وارده برامام حسين عليه السلام تمام امامان بعد از آن حضرت و حتي شخص رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلّم و امام علي عليه السلام وفاطمه زهرا سلام الله عليها و امام حسن مجتبي عليه السلام قبل از شهادت امام حسين عليه السلام با اطلاع از كيفيت شهادت امام حسين عليه السلام  برآن حضرت گريسته اند ، آنها كانون مهر و عواطف و احساسات بوده اند ، بديهي است كه  مانند بسياري از انسان هاي ديگر در مصائب‌ عزيزانشان‌ سوگوار مي شدند و مراسم‌ عزاداري‌ به‌ پا مي كردند.

رفتار و كردار پيامبر اسلام‌ صلي الله عليه و آله و ديگر امامان معصوم ما  در همه‌ ي زمينه‌ها الگوي‌ ماست‌. حضرت‌ رسول (ص) درشهادت‌ حمزة‌ سيدالشهدا در جنگ اُحُد وقتي مي بيند براي ديگر شهداء اُحد عزاداري مي شود ولي حضرت حمزه گريه كننده و عزادار ندارد ، با تعبير تحريك‌آميزي‌ مي‌فرمايد: «لكن‌ حمزة‌ لا بواكي‌ له‌؛ اما حمزه‌ گريه‌ كننده‌اي‌ ندارد». مسلمانان‌ با شنيدن‌ اين‌ سخن‌ براي‌ حضرت حمزه‌ مراسم‌عزاداري‌ مفصل به‌ پاكردند.

 ايشان‌ در شهادت‌ جعفر بن‌ ابي‌طالب‌ فرمود:«علي‌ مثله‌ فلتبك‌البواكي‌» «گريه‌ كنندگان‌ بايد براي‌ امثال‌ جعفر گريه‌ كنند».

در سوگ‌ خديجه‌ام‌المؤمنين‌ و ابوطالب‌ عموي‌ گرامي‌اش‌ يك‌ سال‌ را در غم‌ و اندوه‌ گذراند كه آن سال به عام‌ الحزن يعني سال اندوه معروف شد ‌.

گريه‌هاي‌ حضرت‌ فاطمه‌ سلام الله عليها در سوگ رحلت پدر و غريبي و مظلوميت امام علي عليه السلام در بيت‌ الاحزان‌ در تاريخ‌ اسلام‌ به صورت مفصل ثبت و نقل گرديده است‌.

 امام‌ علي‌(ع)درباره‌ شهادت‌ مالك‌ اشتر همان‌ تعبيري‌ را به‌ كار برد كه‌ پيامبر اسلام‌ درباره‌ جعفر فرمود.ايشان‌ پس‌ از توصيف‌ آن‌ فرمانده‌ دلاور اسلام‌ مي‌فرمايد: «علي‌ مثل‌ مالك‌ فلتبك‌البواكي‌؛ گريه‌ كنندگان‌ بايد بر امثال‌ مالك‌ گريه‌ كنند».

در مورد مصيبت امام حسين عليه السلام روايات فراواني از امامان و پيشوايان ديني خود در اختيار داريم كه در اين جا از باب نمونه به چند تاي آنها اشاره مي كنيم.

جناب جعفر بن قولويه در كتاب كامل از ابن خارجه روايت كرده است كه گفت روزي در خدمت حضرت صادق عليه السلام بوديم و جناب امام حسين عليه السلام را ياد كرديم حضرت بسيار گريست و ما نيز گريستيم، پس حضرت سر برداشت و فرمود كه امام حسين عليه السلام مي‌فرمود:  منم كشته ي گريه و زاري، هيچ مؤمني مرا ياد نمي كند مگر آنكه گريان مي‌گردد.

و نيز روايت كرده است كه هيچ روزي حسين بن علي عليه السلام نزد جناب صادق عليه السلام ياد نمي‌شد كه كسي آن حضرت را تا شب متبسم ببيند و در تمام آن روز محزون و گريان بود و مي‌فرمود كه جناب امام حسين عليه السلام سبب گريه ي هر مؤمن است.

و به سندهاي معتبرة بسيار از ابوعمارة مُنشِد يعني شعرخوان روايت كرده‌اند كه گفت روزي به خدمت امام صادق (عليه السلام ) رفتم حضرت فرمود كه شعري چند در مرثيه ي حسين( عليه السلام) بخوان چون شروع كردم به خواندن حضرت گريان شد و من مرثيه مي‌خواندم و حضرت مي‌گريست تا آنكه صداي گريه از خانه ي آن حضرت بلند شد.

و شيخ كشي (ره) از زيد شحّام روايت كرده است كه من با جماعتی از اهل كوفه به محضر حضرت صادق عليه السلام رسيده بوديم وقتي كه جعفر بن عفّان وارد شد حضرت او را احترام فرمود و نزديك خود نشانيد، سپس فرمود :‌اي جعفر ! عرض كرد : بلي ، فدايت شوم، حضرت فرمود:« بَلَغَني اَنَكَ تَقُولُ الشّعِر فيِ الْحُسَيْنِ وَ تَجيدَ » به من خبر رسيده كه تو در مرثيه حسين عليه السلام شعر خوب مي‌گويي ، عرض كرد : بلي فدايت شوم . فرمود كه : پس بخوان. چون جعفر به مرثيه خواني شروع نمود ، حضرت وحاضرين مجلس گريستند و حضرت آنقدر گريست كه اشك چشم مباركش بر محاسن شريفش جاري شد. سپس فرمود به خدا سوگند كه ملائكه مقرّبان در اينجا حاضر شدند و مرثيه ي  تو را براي حسين عليه السلام شنيدند و آنها بيش از آنچه ما گريستيم ، گريستند. و به تحقيق كه حق تعالي در همين ساعت بهشت را با تمام نعمتهايش براي تو واجب گردانيد و گناهان ترا آمرزيد. سپس فرمود اي جعفر ! مي‌خواهي كه زيادتر بگويم؟ گفت : بلي اي سيد من، فرمود كه هر كه در مرثيه ي حسين عليه السلام شعري بگويد و بگريد و بگرياند ؛ البته حق تعالي بهشت را براي او واجب گرداند و او را بيامرزد.

روایتی از امام رضا (ع) در باره محرم و عزاداري امام حسين عليه السلام

شيخ صدوق به سند معتبر از ريّان بن شَبِيب كه ماما (دايي) ي معتصم خليفه عباسي بوده است روايت كرده كه گفت در روز اول محرم به خدمت امام رضا عليه السلام رفتم، فرمود كه اي پسر شبيب آيا روزه‌اي ؟ گفتم : نه . فرمود : كه اين روزي است كه وقتي حضرت زكريا از حق تعالي فرزند طلبيد حق تعالي دعايش را مستجاب فرمود و ملائكه او را در محراب ندا كردند كه خدا تو را به يحيي بشارت مي‌دهد پس هر كه اين روز را روزه دارد دعاي او مستجاب گردد چنانكه دعاي زكريا مستجاب گرديد.

پس فرمود كه : اي پسر شبيب ! محرم ماهي بود كه اهل جاهليت در زمان گذشته براي حرمت اين ماه ظلم و قتال را در اين ماه حرام مي‌دانستند، پس اين امت حرمت اين ماه را نشناختند و حرمت پيغمبر خود را ندانستند، و در اين ماه با ذريت پيغمبر خود قتال كردند و زنان ايشان را اسير نمودند و اموال ايشان را به غارت بردند پس خدا ايشان را هرگز نيامرزد! اي پسر شبيب اگر براي چيزي گريه مي‌كني ، پس براي حسين بن علي عليهماالسلام گريه كن كه او را مانند گوسفند ذبح كردند و او را با هيجده نفر از اهل بيت او شهيد كردند كه هيچيك را در روي زمين شبيه و مانندي نبود. ...

اي پسر شبيب خبر داد مرا پدرم از پدرش از جدش كه چون جدم حسين عليه السلام كشته شد آسمان خون و خاك سرخ باريد، اي پسر شبيب اگر بر حسين عليه السلام گريه كني تا اشك بر روي تو جاري شود حق تعالي جميع گناهان صغيره و كبيره ترا بيامرزد خواه اندك باشد و خواه بسيار. اي پسر شبيب اگر خواهي خدا را ملاقات كني و هيچ گناهي بر تو نباشد پس امام حسين عليه السلام را زيارت كن.

اي پسر شبيب اگر خواهي كه در غرفه ي  عاليه بهشت با رسول خدا و ائمه  طاهرين عليهم السلام ساكن شوي پس قاتلان حسين «ع» را لعنت كن. اي پسر شبيب! اگر خواهي كه مثل ثواب شهداي كربلا را داشته باشي پس هرگاه كه مصيبت آن حضرت را ياد كني بگو:

يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظيماَ.

يعني ايكاش من بودم با ايشان و رستگاري عظيمي مي‌يافتم.

اي پسر شبيب اگر خواهي كه در درجات عاليات بهشت با ما باشي پس براي اندوه ما، اندوهناك باش. و براي شادي ما شاد باش و بر تو باد به ولايت و محبت ما ، كه اگر كسي سنگي را دوست بدارد حق تعالي او را در قيامت با آن محشور مي ‌گرداند.

با توجه به اين روايات و صد ها روايت ديگري كه در اين زمينه وجود دارند به اين نتيجه مي رسيم كه پيشوايان ديني ما علاوه بر تشويق و ترغيب مردم به سوگواري بر شهيدان ، خود شان در مقام عمل نيز به شدّت سوگواري و عزاداري مي كرده اند و اين عملكرد آنها علاوه بر فرمايشات شان  براي تمام پيروان آن حضرات حجت و سند است و ما وظيفه داريم كه پا جاي پاي آنها نهاده و در همه ي زمينه ها از جمله در امر عزاداري امام حسين عليه السلام  به آنها اقتدا نمائيم.

ممكن است از نظر ظاهري نسبت نسبي و نژادي با شهداي اسلام از جمله شهداي كربلا نداشته باشيم تا از اين جهت بر آنها عزاداري نمائيم ولي اين نكته را بايد توجه داشته باشيم كه پيوند ايماني و اعتقادي بين هر پيشوا و پيروان شان بيش از پيوندهاي نسبي و قومي و نژادي معتبر است ، در قرآن كريم صراحتاً مطرح شده است كه در روز قيامت نسب ظاهري مطرح نيست، «فاذا نُفخ في الصّور فلاانساب بينهم يومئذ...» (مومنون آيه 101) ولي در آيات ديگر صراحتاً مطرح مي كند كه روزقيامت روزي است كه هر كسي با امام و پيشواي خود در صحراي محشر حضور پيدا مي كنند « يوم ندعوا كل أناس بامامهم ...» (سوره اسراء آيه 71)  درآن روز همه ي مردمان را با پيشوايان شان فرا مي خوانيم . افراد هدايت شده  با امامان خوب و هدايت شده ي شان « وجعلناهم ائمة يهدون بأمرنا » (انبياء /21) و افراد گمراه  نيز با امامان بد و گمراه شان  «وجعلناهم ائمة يدعون الي النار و يوم القيامة لاينصرون » ( قصص/41).

همانطور كه در حديث    امام رضا عليه السلام به ريان بن شبيب نيز خوانديم كه حضرت فرمود:

اي پسر شبيب اگر خواهي كه در درجات عاليات بهشت با ما باشي پس براي اندوه ما، اندوهناك باش. و براي شادي ما شاد باش و بر تو باد به ولايت و محبت ما ، كه اگر كسي سنگي را دوست بدارد حق تعالي او را در قيامت با آن محشور مي ‌گرداند.

و لذا يكي از علل و فلسفه ي برپايي مراسم عزاداري امام حسين عليه السلام اقتدا كردن به پيشوايان ديني است و در فرهنگ‌ ما عزاداري‌ براي انبيا و اولياي‌ الهي‌ يك امر پسنديده‌ است‌ چنان‌ كه‌ عزاداري‌ درمصيبت‌ عزيزان  از دست‌ رفته‌ نيز بشرط عدم مخالفت‌ با دستورات‌ شرعي مشكل‌ ندارد .

ادامه دارد ....

هشتم محرم الحرام 1420