برخی از اهداف بعثت انبیاء(ع)

بسمه تعالی

 

27 رجب سالروز بعثت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است ضمن تبریک و تهنیت این مناسبت خجسته که خداوند از آن به منت بزرگ بر بشریت یاد کرده است؛ لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ‌؛[1] « به يقين ، خدا بر مؤمنان منت نهاد [ كه ] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت ، تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد ، قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند »

به این مناسبت به برخی از اهداف و فواید بعثت انبیاء در قرآن كريم به صورت خلاصه اشاره مى ­كنيم:

1-  تعليم و تبيين معارف الهى و مطالب مورد نياز مردم

همانطوری که در آیه ی قبل گذشت و در آیه ی دیگر نیز اشاره شده است که یکی از اهداف بعثت انبیاء تعلیم و تبیین معارف الهی، تلاوت نشانه های خداوند و تعلیم کتاب و حکمت است؛ کَمَا أَرْسَلْنَا فِيکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ يَتْلُو عَلَيْکُمْ آيَاتِنَا وَ يُزَکِّيکُمْ وَ يُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ يُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ‌[2]؛ همان طور كه در ميان شما ، پیامبرى از خودتان روانه كرديم ، [ كه ] آيات ما را بر شما مى‏خواند، و شما را پاك مى‏گرداند ، و به شما كتاب و حكمت مى‏آموزد ، و آنچه را نمى‏دانستيد به شما ياد مى‏دهد .

 در این آیه ی شریفه به تبیین و تعلیم دو نوع حقایق تصریح شده است:

نوع اول حقايقى كه انسان هر قدر بكوشد و علم هرچند پیشرفت کند نمى­ تواند از راه حس و عقل به آن­ ها دست یافته و از آن ها آگاه شود. «وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون»؛ و آنچه را نمى‏دانستيد به شما ياد مى‏دهد. مانند مسایل بعد از مرگ و مباحث جزئى قيامت و...

نوع دوم حقايقى كه عقل انسان پس از سالها و قرن ها تجربه عملی و تلاش علمی توانايى درك آن­ ها را دارد مانند مطالب علمى موجود در قرآن. مانند كيفيت تولد انسان، پیامبران آمده اند تا به انسان هر دو نوع حقایق را تعلیم دهند.

2-  تزکیه و تربیت نفوس

یکی ديگر از اهداف بزرگ بعثت پيامبران، تزكيه و تربيت نفوس مردم است؛ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ‌؛[3] اوست آن كس كه در ميان ناخوانده ها فرستاده‏اى از خودشان برانگيخت ، تا آيات او را بر آنان بخواند و تزکیه وپاکشان گرداند و كتاب و حكمت را به آنها بياموزد ، و [ آنان ] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند .

انسان هرچند از فطرت پاک و الهى برخوردار بوده و از بسيارى از شناخت ­ها مانند باور به وجود خدا و از گرایش به خوبی ­ها و انزجار از بدی ­ها برخوردار است تا خود را به کمال و سعادت برساند؛ اما از سوی دیگر همواره موانعی مثل غفلت، خواسته های نفسانی، وسوسه های شیطانی، اشتغالات دنیوی،  لذت های زودگذر و... بر سر راه او وجود دارد که فطرت پاک و الهی او را تحت تأثیر قرار داده و به مرور آن را غبارآلود و تباه می سازد. از اين رو، خداوند متعال با بعثت پيامبران خواسته است، بشر غفلت زده، گرفتار هوا و هوس، اسیر اشتغالات و قرار گرفته در دام های دنیوی را با تذكّرهاى پياپى، نصایح  و هشدارهای لازم آنها، از غفلت خارج ساخته و گرایش های مقدس و فطرت خدادادی وی را بيدار سازند. چنانکه در مورد پیامبراکرم(ص) فرموده است : ... وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ؛[4] ... و تو به زور وادارنده آنان نيستى ; پس به [وسيله] قرآن هر كه را از تهديد [ من ] مى‏ترسد پند ده .

در آیه دیگر می فرماید: فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ[5]؛ پس تذكّر ده كه تو تنها تذكّردهنده‏اى .

3-  آزادى انسان از اسارت­ ها

یکی از اهداف بعثت انبیاء آزادی انسان از اسارت ها و دام هایی است که خواسته و نخواسته انسان گرفتار شان می گردد و آنها عبارتند از: جهل و نادانى، خرافات و رسومات غلط، اعتیاد به مواد و عادات ناپسند، پيروى از هواى نفس و تحت تأثیر قرار گرفتن افکار و عادات ناپسند و... هریکی از این دام ها با گرفتار کردن انسان، انسان را رنجور ، ناتوان و ضعیف ساخته و در نتیجه توان حركت و پیشرفت حقیقی وی را از او مى ­گيرد. پيامبران آمده اند تا با راهنمائی ­هاى خود، قفس­ هاى اسارت و دام های تنیده شده در اطراف انسان را درهم بشكنند و آدمى را از اسارت آنها نجات بخشند؛ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلاَلَ الَّتِي کَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌؛[6] همانان كه از اين فرستاده ، پيامبر درس نخوانده كه [ نام ] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مى‏يابند پيروى مى‏كنند ; [ همان پيامبرى كه ] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‏دهد، و از كار ناپسند باز مى‏دارد ، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‏گرداند ، و از [ دوش ] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمى‏دارد . پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند ، آنان همان رستگارانند . 

4-  خارج ساختن انسان از تاریکی و رساندن آن به روشنایی

کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ؛[7]كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى : به سوى راه آن شكست ناپذير ستوده.

دوری از خدا، بندگی غیر خدا، تسلیم فرامین دیگران و پیروی از خواسته های شیطانی و نفسانی هر کدام تاریکی هایی است که اگر راهنمایی پیامبران الهی نباشند انسان به راحتی نمی تواند به روشنایی بندگی و اطاعت از دستورات الهی نایل گردد.

5-  اتمام حجّت

یکی دیگر از علل بعثت انبيا اتمام حجت بر مردم است تا بدینوسیله راه هر گونه عذرتراشى و بهانه آوری از مردم گرفته شود و آنها خود را در برابر كردار و کارهای ناپسندشان بى­ تقصير ندانند و نگويند: اگر ما پيامبری مى داشتیم تا راه را از چاه به ما نشان می داد، گمراه نمى ­شدیم. «رُسُلا مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل؛[8] پيامبران كه بشارت ­گر و هشدار دهنده بودند، تا براى مردم پس از [فرستادن] پيامبران، در مقابل خدا   ]بهانه و  [حجتى نباشد.»

6-  برپايى عدالت

يكى ديگر از اهداف بلند پيامبران اقامه قسط و عدل در جامعه است. «لَقَد اَرْسَلْنا رُسَلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُم الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْط؛[9] به راستى   ]ما  [پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آن ها كتاب و ميزان فرود آورديم، تا مردم به قسط و عدالت برخيزند.»

7-  ارائه اسوه و الگو برای انسان

انسان به گفته روانشناسان و انديشمندان علوم تربيتى برای زندگی فردی و اجتماعی خود به داشتن اسوه و الگو نیازمند است و الگوها نقش مهم و منحصر به فردى در زندگی دارند. خداوند براساس اين ويژگى و نياز آدمى، يكى از ثمرات وجودى پيامبران را الگو و اسوه بودن آنان معرفی نموده است. «لَقَدْ كانَ لَكُم فى رَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللهَ وَ الْيَومَ الآخِر؛[10] مسلماً براى شما در   ]روش و خصلت­ هاى [ رسول خدا سرمشق و الگوی نيكويى است، براى آن­ ها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند.»   

 يك سؤال

پس از آشنایی با برخی از اهداف و فلسفه ی بعثت انبیاء اکنون این سوال به وجود می آید که چرا با بعثت انبیاء این اهداف محقق نشده و انسان ها هم چنان در جهل ، ناپاکی، تاریکی، اسارت در انواع دام ها و بی عدالتی و بی الگویی قرار دارند؟

جواب

جواب اين سؤال را با توجه به ويژگى مختار بودن انسان باید به دست آورد ؛ توضیح اینکه خداوند به انسان قدرت اختیار و انتخاب داده است و بنا نیست انسان برای پذیرش و تحقق این اهداف از روی مجبوری به آنها گردن نهد. خداوند براساس حكمت، اسباب و شرايط تكامل اختيارى انسان را برای انسان فراهم می کند و امکان شناخت حق و باطل، درست و نادرست و خوب وبد را به او می دهد و سپس او را در انتخاب هر کدامی از آنها آزاد می گذارد تا با اراده و تصمیم خود یکی را برگزیند و به نتیجه و پیامدهای آن از ثواب و عقاب نیز ملتزم و پای بند بماند، خداوند در این زمینه تصریح نموده است که ؛ وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَکُونُوا مُؤْمِنِينَ‌؛[11] و اگر پروردگار تو مى‏خواست ، قطعاً هر كه در زمين است همه آنها يكسر ايمان مى‏آوردند . پس آيا تو مردم را ناگزير مى‏كنى كه ایمان بیاورند ؟

آری، کار انبیاء اتمام حجت و زمینه سازی برای گرایش مردم به سمت خوبی ها وکمالات است، اما اینکه چه کسی راه آنها را انتخاب و از دستورات و راهنمایی آنها پیروی خواهد کرد به تصمیم و اراده خود او وابستگی دارد، اگر راه درست را انتخاب نموده و به عبادت خدا بپردازد نفعش متوجه خود او شده و با این کار خود کدام نفعی به خدا نمی رساند؛ يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛[12] اى مردم ، شما به خدا نيازمنديد ، و خداست كه بى‏نيازِ ستوده است. و هر کسی نیز راه گمراهی و تباهی را در پیش بگیرد باز ضرری را متوجه خداوند نمی سازد؛ ... وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاکِرِينَ‌؛[13]... و هر كس از عقيده خود بازگردد ، هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‏رساند، به گفته ی شاعر :

هر چه کنی به خود کنی     گر همه نیک و بد کنی.  

امیدوارم خداوند متعال توفیقی عنایت کند که با معرفت و شناخت، توفیق انتخاب راه انبیاء را پیدا نموده و با کمال اختیار و با اراده و انتخاب خود، اهداف بعثت آن بزرگواران را در زندگی فردی و اجتماعی خود محقق سازیم.

27 رجب المرجب 1434  

مظفری

پانوشت ها

 

[1] ﴿آل‏عمران‏، 164﴾

[2] ﴿البقرة، 151﴾

[3]﴿الجمعة، 2﴾

[4] ﴿ق‏، 45﴾

[5] ﴿الغاشية، 21﴾

[6]﴿الأعراف‏، 157﴾

[7] ﴿إبراهيم‏، 1﴾

[8] (نساء/165)

[9] (حديد/25)

[10]  (احزاب/21)

[11] ﴿يونس‏، 99﴾

[12] ﴿فاطر، 15﴾

[13] ﴿آل‏عمران‏، 144﴾

 

سالروز مبعث رسول رحمت بر همه مسلمانان مبارک باد

بسم الله الرحمن الرحیم

اقراء باسم ربك الذی خلق ؛ خلق الانسان من علق ؛ اقراء و ربك الاكرم الذی علّم بالقلم ...

بخوان…

بخوان به نام پروردگارت که آفرید

به نام کسی که انسان را از علق آفرید.

بخوان و پروردگار تو کریمترین(کریمان) است.

همان کس که به وسیله ی قلم آموخت...

ادامه نوشته

17 ربیع الاول برهمگان مبارک باد

بسمه تعالی

۱۷ ربیع الاول سالروز ولادت باسعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) و سلاله ی مطهرش حضرت امام صادق (علیه السلام) را بر تمام مسلمانان و شیعیان جهان و خوانندگان عزیز این وبلاک تبریک و شادباش عرض می کنم. از خداوند مسئلت می کنم که توفیق شناخت شخصیت و آموزه های گرانقدرشان و عمل به آنها را به ما عنایت فرماید. انشاء الله 

ادامه نوشته

28 صفر بر همگان تسلیت باد

بسمه تعالی

۲۸ ماه صفر نبی اعظمسالروز رحلت جانگداز پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم و شهادت سبط اکبرش کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و هم چنین شهادت ثامن الحجج حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بر همه مسلمانان و شیعیان جهان و بخصوص شما بینندگان و خوانندگان عزیز تسلیت باد.

حکایت انسان و دنیا

بسمه تعالی

حکایت انسان و دنیا

رسول خدا(ص) فرمود:  لو تعلمون من الدنیا ما اعلم لاستراحت انفسکم منها.[1]

اگر آنچه من از دنیا می دانم شما نیز بدانید جان هایتان از آن آسوده می شود.

 رسول الله (ص) : مالی و الدنیا؟ انما مثلی و مثل الدنیا کمثل راکب مرَّ للقیلولة فی ظلِّ شجرة فی یوم صیف ثم راح و ترکها.[2]

 مرا با دنیا چه کار؟ همانا حکایت من و دنیا حکایت مسافری است که در یک روز تابستانی برای خواب نیمروز در سایه ای درختی فرود می آید و سپس آن جا را ترک می کند و می رود.

 امام علی (ع) : كم من واثق بها قدفجعته، و ذي طمأنينة إليها قد صرعته، و ذی حذر قد خدعته [3]

چه بسا کسانی که به این دنیا اعتماد کردند و دنیا آنان را دردمند کرد و چه بسا کسانی که به آن دل خوش کردند و دنیا آنان را به خاک (مذلّت) افکند و چه بسا افراد محتاط و هوشمندی که دنیا فریبشان داد.

 امام علی (ع): غُرِّی یا دنیا من جهل حیَلک و خفی علیه حبائل کیدک .[4]

 ای دنیا! کسی را بفریب که حیله های تو را نمی شناسد و از دامهای نیرنک تو بی خبر است.

  امام علی (ع):  من عرف خداع الدنیا لم یغترّ منها بمحالات الاحلام.[5]

 هر که ترفند دنیا را بشناسد فریب رؤیاهای تحقق ناپذیر آن را نمی خورد.

 آری ، دنیا مانند خورشید است تا می آیی از طلوع آن لذت ببری با غروب آن دلگیر می شوی.



[1]  کنزالعمال /6130

[2]  بحارالانوار، ج 73، ص 119.

[3]  بحارالانوار، ج 73،ص 97.

[4]  غررالحکم /4.

[5]  غررالحکم / 8939

برگزاری جشن میلاد النبی(ص) و امام صادق(ع) در شهر قم

بسمه تعالی

جشن میلاد پیامبر رحمت(صلی الله علیه وآله وسلّم) و ولادت بنیانگذار مذهب جعفری حضرت امام صادق(ع) در شب 17 ربیع الاول با حضور گسترده ی خواهران و برادران در شهر قم برگزار گردید .

در این مراسم که در  منزل استاعلم احمدی برگزار شد باقرائت حجت الاسلام والمسلمین آقای عارفی شروع گردید و سپس آقای حسین علی سلطانی به مداحی و ارائه گزارشی از سفر به هرات افغانستان پرداخت و در این گزارش از وضعیت آموزش عالی در کشور و پرداختن جوانان مناطق دیگر به این امر و کم توجهی مردم ما در این قسمت  در عالم مهاجرت، پرداخت  و جوانان را به امر تحصیل علم تشویق کرد.

بعد از ایشان جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای مظفری  به ایراد سخن پرداخت و ضمن تشکر و تقدیر از حسین علی سلطانی، میلاد پیامبر رحمت(صلی الله علیه وآله وسلّم) و امام صادق (ع) را به همه ی مسلمانان و حضار محترم تبریک گفت و در ابتدا جوانان را به پرداختن به امور تحصیلی، علمی و فرهنگی فرا خواند و سپس راجع به شخصیت پیامبراکرم(ص) از دیدگاه ی قرآن کریم مطالبی بیان فرمود که خلاصه  آن خدمت شما تقدیم می شود .

ایشان در ابتدا اظهار داشت که بر خلاف ادعاهای که داریم،  هنوز حقیقت شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای ما شناخته شده نیست و برای ما و افراد معمولی دیگر امکان شناخت شایسته و بایسته  نیز وجود ندارد. به همین جهت  رسالت و وظایف خود را در رابطه با شخصیت آن حضرت به خوبی انجام داده نمی توانیم.

چنانچه در زمان خود آن حضرت نیز کسانی با افکار مادی و دارای گرایش به طبیعت بودند که به حضرت نگاه می کردند با حضرت رفت و آمد داشتند ولی بصیرت لازم را برای شناخت حضرت نداشتند «تریهم ینظرون الیک و هم لایبصرون»[1].

از این رو برای شناخت شخصیت آن حضرت شایسته است بانگاه فراطبیعی نگریسته شود، از آنجائیکه شخصیت او قرآن مجسّم است، در شناخت شخصیت ایشان نیز از قرآن کریم کمک گرفته می توانیم .

1- ویژگی رسالت جهانی و ابدی

آقای مظفری  در مورد برخی از ویژگی هایی پیامبراکرم(ص) از نگاه قرآن کریم اشاره نمود که یکی از این ویژگیها رسالت جهانی آن حضرت است  چنانچه می فرماید :

«وما ارسلناک الا کافة للناس»[2].

ما تو را جز برای عموم مردم نفرستاده ایم ، آیة دیگر می فرماید :

«وماارسلناک الا رحمة للعالمین»[3].

ما تورا جز رحمت برای جهانیان نفرستاده ایم، در حالیکه پیامبران دیگر برای منطقه ی محدود و زمانی محدود رسالت داشتند ولی حوزه رسالت پیامبراکرم(ص) جهانی و از نظر زمانی ابدی است.

   2- محور اطاعت الهی

ویژگی دوم پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله وسلّم) این است که ایشان محور اطاعت الهی است و خداوند در آیات متعدد پیروی و اطاعت از ایشان را فرمان داده است :

1-    «اطیعوا الله و الرَّسول فان تولَّوا فانَّ الله لایحبُّ الکافرین».[4]

که در این آیه اطاعت از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) مثل اطاعت از خداوند جل جلاله واجب و روگردانی از اطاعت آن حضرت کفر دانسته شده است.

2-    «ومن یطع الله و رسوله یدخله جنّات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها وذلک الفوز العظیم ، ومن یعص الله و رسوله ویتعدّ حدوده یدخله ناراً خالداً فیها و له عذاب مهین»[5]

در این آیه اطاعت از خدا و رسول موجب ورود به بهشت جاویدان و رسیدن به فوز و پیروزی بزرگ دانسته شده ،  عصیان و مخالفت از خداوند و پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم)  نیز موجب ورود به جهنم و آتش جاویدان و گرفتار شدن در عذاب خوار کننده تلقی شده است.

3-    در آیة دیگر دستور می دهد که هرچه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) آورد و به آن امر کرد از آن اطاعت کنید و از آنچه شما را از آن نهی کرد، بپرهیزید. «مااتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا»[6]

3- محور محبت الهی

ویژگی دیگر پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) این است که ایشان محور محبت الهی است ، کسانی هستند که ادعا می کنند خدا را دوست می دارند ولی نسبت به شخصیت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) بی توجهی نموده و ایشان را مثل خودشان آدم معمولی می پندارند، خداوند متعال می فرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله»[7]. بگو! اگر ادعای محبت الهی دارید باید از من پیروی کنید تا خداوند نیز شما را دوست بدارد.

در روایتی پیامبراکرم(ص) می فرماید: « لایؤمن عبد حتی اکون احبّ الیه من نفسه و یکون عترتی احبّ الیه من عترته و یکون اهلی احبّ الیه من اهله و یکون ذاتی احبّ الیه من ذاته»[8]. 

یعنی ایمان بنده ای کامل نمی شود مگر اینکه من نزد او از خود او محبوب تر باشم (علاقه اش به من بیشتر از خودش باشد) و عترت من نزد او ، محبوب تر از عترت خودش و اهل بیت من پیش او ، محبوب تر از اهل بیت خودش و ذات من پیش او ، محبوب تر از ذات خودش باشد.

دلیل این سخن این است که پیامبراکرم (ص) عقل منفصل جوامع بشری است و انسان عاقل در هنگام خطر قوای تحریکی و ادارکی خود را فدای عقل و قوای عالی خود می سازد مثلاً  در صورت بروز خطر و تهدید بادستش از چشمش و با چشم وگوشش از قوای درونیش و با قوای درونیش از عقلش حمایت و محافظت می کند. از این رو لازم است از عقل منفصل  یعنی وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) بیش از عقل متصل حمایت شود و قرآن کریم در باره ی جان نثاری برای حمایت و حراست از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید:

«ماکان لاهل المدینة و من حولهم من الاعراب ان یتخلّفوا عن رسول الله و لایرغبوا با نفسهم عن نفسه»[9] .

مبادا کسی از اهل مدینه و اطراف آن به واسطه ی خویشتن دوستی از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) تخلف کند و از او رو برگرداند ، (زیرا او جان جانان است ) و هیچ کس حق ندارد جان خود را بالاتر از جان  رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلّم) بداند و به هنگام خطر او را رها کرده به فکر خود باشد .

4-مطهر و پاکیزه کننده امت

ویژگی دیگر رسول معظم الهی (صلی الله علیه وآله وسلّم)این است که ایشان مطهِّر و پاکیزه کننده امت اسلامی است ، چنانچه به ایشان دستور داده شده است که :

« خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزکیهم بها و صلّ علیهم ان صلواتک سکن لهم»[10]. با گرفتن زکات که مطهِّر آنها ست ، ایشان را پاک کن. زکات یک نمونه است ؛ تمام دستورات اسلامی انسان را از تعلّقات دنیا پاک می کند کسی که کار واجب و دستور اسلامی خود را ترک کرده ، به طهارت نرسیده است و هنوز آلوده به تعلقات دنیوی است.

5- مانع عذاب الهی

ویژگی دیگر حضرت این است که ایشان مانع عذاب الهی است ، در امت های گذشته ، با وجود پیامبر در میان مردم ، عذاب الهی نازل می شد، اما در مورد پیامبررحمت (صلی الله علیه وآله وسلّم) می فرماید « ماکان الله لیعذبهم و انت فیهم و ماکان معذبهم و هم یستغفرون»[11].  وجود پیامبر درمیان مردم مثل استغفار و نیایش مردم مایة نزول رحمت خاصه الهی و مانع عذاب الهی است.

وظیفه ی ما در قبال آن حضرت:

وظیفه ی ما در برابر این شخصیت عظیم القدر تکریم و احترام است، همانگونه که در دین ما احترام به پدر و مادر به دلیل اینکه نقشی در آفرینش ما دارند لازم شمرده شده است، احترام پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) نیز به دلیل ایکه نقش اساسی که در آفرینش کل جهان ، دارد ، لازم است .  او صادر اول است و جهانیان از طریق او فیض الهی را دریافت می کنند از این رو بزرگداشت و احترام او بر همگان لازم است چنانچه قرآن کریم بعضی از مظاهر احترام ظاهری را صراحتاً از مردم خواسته است که :

1 «لاتجعلوا دعاء الرّسول بینکم کدعاء بعضکم بعضاً»[12]

نباید رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) راچون افراد دیگر صدا بزنید بلکه باید او را بالقب پرافتخار نبوت و رسالت «یا ایهاالرسول» یا «ایهاالنبی» صدا زد.

2- «یا ایهاالذین آمنوا لا تقدّموا بین یدی الله و رسوله واتقوا الله ان الله سمیع علیم»[13].

اهل ایمان باید تابع وحی باشند و پیش از وحی نباید اقدام کنند و خواسته های خود را نباید بر وحی تحمیل کنند.

3 - «یا ایهاالذین آمنوا لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی ولا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لاتشعرون».[14] مومنان وظیفه دارند صدای شان را بالاتر از صدای رسول گرامی(صلی الله علیه وآله وسلّم) نبرند و ادب محضر ایشان را رعایت کنند و ایشان را همانگونه که همدیگر را صدا می زنند صدا نزنند و از آنجائیکه حیات و ممات پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) یکسان است و او همواره زنده است، امروز نیز باید این ادب رعایت شود

« ان الذین ینادونک من وراء الحجرات اکثرهم لایعقلون ، ولو انَّهم صبروا حتی تخرج الیهم لکان خیراً لهم والله غفور رَّحیم».[15]

آنان که از راه دور با صدای بلند با تو سخن می گویند از عقل و خرد بهره ای ندارند و اگر  انتظار می کشیدند تا تو از منزل خارج شوی ، آنگاه مطالب خود را با تو در میان بگذارند ، برای آنها بهتر بود و خداوندبخشنده و مهربان است.

در آیه ی دیگر ایمان و مطلق حمایت و توقیر وتکریم  حضرت اعم از ظاهری و باطنی از مردم خواسته شده است : «لتؤمنوا بالله و رسوله وتعزّروه وتوقّروه»[16].  در این مورد روایات فراوانی نیز وارد شده است که تنها به یکی از آن روایات اشاره می شود:

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که : «اذا ذکر النبی(صلی الله علیه وآله وسلّم) فاکثروا الصلاة علیه فانه من صلّی علی النبی (صلی الله علیه وآله وسلّم) صلاة واحدة صلی الله علیه الف صلاة فی الف صف من الملائکة ولم یبق شیء مما خلق الله الا صلّی علی ذلک العبد لصلاة الله علیه و صلاة ملائکة ولایرغب عن هذا الا جاهل مغرور قد برئ الله منه و رسوله».[17]

هنگامی که نام پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) برده می شود برآن حضرت زیاد صلوات بفرستید زیرا اگر کسی بر رسول خدا صلوات فرستد، خدای سبحان باهزار صف از فرشتگان بر او صلوات می فرستد. تعداد فرشتگان هر صف را خدا می داند، زیرا سراسر عالم هستی سپاه حق اند اگر خدای متعال و فرستگان الهی بر بنده ای صلوات بفرستند، همة نظام هستی بر او صلوات می فرستد و اگر کسی از این فضیلت روی گردان شود ، جاهل و فریب خورده است و خدا و رسول و اهل بیت او از وی بیزارند.

ایشان در اخیراظهار امیدواری نمود که روز به روز شناخت و معرفت ما نسبت به آن حضرت افزایش یابد و توفیق عمل به وظایف و مسئولیت های فردی و اجتماعی ما افزایش یابد.

درپایان  مولودیه ای به مناسبت میلاد نبی گرامی و امام صادق علیهما الصلاة والسلام خوانده شد و از خواهران و برادران با صرف شام پذیرایی صورت گرفت.



[1]  سوره اعراف / 198

[2] سوره سباء آیه 28

[3] سوره انبیاء آیه 107

[4] آل عمران / 132

[5] نساء آیات 13-14

[6] حشر/7

[7]  آل عمران /31

[8]  بحارالانوار، ج 17، ص 13

[9] سوره توبه / 120

[10] سوره توبه / 103

[11] انفال /33

[12] نور / 63

[13] سوره حجرات / 1

[14]  حجرات/2

[15] حجرات/4-5

[16]  فتح / 9

[17] بحارالانوار ، ج91، ص 57

روز مبعث روز میلاد ارزشهای متعالی بر همگان گرامی باد.

بسمه تعالی

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS

ادامه نوشته

سالروز رحلت جانگداز پیامبررحمت برهمگان تسلیت باد.

 بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر عظیم الشأن و گرامی ، پس از 23 سال تلاش و زحمت برای هدایت و نجات بشریت در بیست و هشتم صفر دهم هجری به دیدار معبود شتافت و جهان اسلام را در غم و اندوه بزرگ فرو برد .

فرستاده رحمت الهی در مدت بیست و سه سال پیامبری و رسالت خود در امر  هدايت و نجات مردم چنان علاقه و دلسوزی فراوان به خرج داد که قرآن کریم از آن  به این شکل پرده برداشته است که :  لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم ، بالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ (توبه: 128)؛ قطعاً پيامبري از خودتان براي شما آمد  ، بر او سخت و دشوار است از اینکه شما در رنج باشید . به [هدايت] شما به شدت حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز و  مهربان است.
    تعبير «من انفسكم»  به معنای پيامبري از خودتان، نهایت رابطه صمیمی پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) با مردم را نشان می دهد و بیان می کند که این فرستاده رحمت ،  تمام دردها، مشكلات و ناراحتي های مردم  را  مي دانست و با آنان در همه سختی ها و گرفتاری ها و شادی ها شريك بود ، هرگونه ناراحتي و زيان و ضرر متوجه  مردم ، برایش  سخت و ناراحت كننده بود.
 «حرص» به معناي شدت علاقه به چيزي است. وقتی در این آیه پيامبر(صلي الله عليه وآله) را نسبت به هدایت مردم حریص معرفی می کند به معنای این است که ایشان برای خير و سعادت و پيشرفت افراد امتش عشق و علاقه ی فراوان می ورزید و براي رسيدن به اين هدف از هيچ گونه تلاش و فعاليتي خودداري نمي کرد. واین حرص پيامبر(صلي الله عليه وآله) ناشی از علاقه ی شديدش به امت  بود و بطور طبیعی کسی که دیگران را دوست دارد ، نسبت به سرنوشت شان نیز حساسیت به خرج می دهد ، مثلاً پدري که به فرزندانش علاقمند است، سرنوشت و آینده آنها برایش مهم است ، به مقدار دوست داری و علاقمندیش برایشان زحمت می کشد تا  فرزندانش خوب درس بخوانند و در راه صحیح تربیت شوند  و برای این کار امکاناتی در اختیارشان قرار می دهد مشوره می دهد و پای درد دل و مشکلات شان می نشیند و گام به گام با آنها در مسیر زندگی حرکت می کند تا او را به مدارج و كمالات علمي برساند ، و در این میان اگر ببیند که گاهی زحماتش به ثمر نمی نشیند و فرزندانش با وجود این همه دلسوزی و مهربانی بر خلاف هدف و در راه خلاف حرکت می کنند ، پدر دلسوز ناراحت گردیده و از این رخداد به شدت غمگین و متأثر می گردد.

در طرف مقابل برای پدری که سرنوشت و آینده ی فرزندانش مهم نیست، آنها را  به تعبیر ساده خود ما از راه شان رها می کند و خوبی و بدی فرزندان شان برایش فرق نمی کند و از خطرات و تهدیدات در پیش روی آنها احساس خطر و ناراحتی نمی کند .

 رسول اكرم (صلي الله عليه وآله) به تصریح قرآن کریم ، نسبت به امت خود از هر پدري مهربان تر و دلسوز تر بود ، ایشان شب و روز  را براي رساندن آنها به كمال و ارزشهای متعالی ، دلسوزانه تلاش می نمود و اگر عده ي با وجود اين همه لطف و عنايت باز به بيراهه مي رفتند، به شدت اندوهگين و ناراحت مي شد.      
 آن حضرت تمام تلاش خود را به کار می گرفت و نهایت عشق و دلسوزی خود را ابراز می کرد اما در مقابل کسانی بودند و هستند که قابليت پذیرش حق و حقیقت را نداشته و ندارند و همواره بر طبل مخالفت  کوبیده و می کوبند. و از آنجائیکه انسان آزاد و مختار آفریده شده است و در انتخاب راه و مسیر زندگی خود باید آزادانه و از روی اختیار اقدام کنند ، خداوند در آيه ی شریفه رسالت رسول اکرم را همانند رسالت سایر انبیاء ابلاغ پیام الهی به مردم معرفی می کند که  ای فرستاده من ! تو وظیفه داری این پیغام الهی را به مردم برسانی و پس از آن دیگر خود را به مشقت و درد و رنج گرفتار نکن . «ما انزلنا علیک القرآن لتشقی » (سوره طه /2) پس از آن انتخاب با خود مردم است خواه حرف تو را بپذیرند یا نپذیرند ،  در جای دیگر دلسوزی بیش از حد پیامبر نسبت به هدایت گمراهان را اینگونه بیان و در مقابل به او  تسلّيت و دلداري می دهد  که ؛ اي رسول من ! گويا مي خواهي از شدت ناراحتي، جان خويش را از دست بدهي كه چرا مشركان به اسلام و قرآن ايمان نمي آورند. فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَي آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً (كهف: 6)     
اما رسول اکرم (ص) با وجود اینکه این همه محبت و دلسوزی جزء وظیفه اصلی و رسالت او نبود از آنجائیکه مظهر لطف و رحمت الهی بود  با وجود اینکه مسئولیت خود را به خوبی ادا می کرد، مانند دیگر رهبران الهي برای نجات مردم از گمراهي  رنج فراوان می کشید و نسبت به سرنوشت آنان عشق می ورزید اما  از اينكه می دید تشنه كاماني در كنار چشمه زلال معرفت نشسته و باز از تشنگي هم چنان فريادمی کشند، به شدت ناراحت می شد ، اشك می ریخت، برای هدایت شان دعا می كرد، شب و روز تلاش می نمود  و در نهان و آشكار آنان را از راه های گوناگون تبليغ و به راه سعادت رهنمون می شد تا شاید بتواند کسی را از هلاکت و نابودی و عذاب برهاند . اما در هر زمانی کسانی بوده و هستند که  به فریاد دلسوزانه منادیان حق و عدالت و خوبی و ارزشها لبیک نگفته و نمی گویند و  راه روشن هدايت را رها نموده  و به بيراهه می روند ، این جا است که خداوند به پیامبرش دلداری می دهد که تو جان عزیز خود را به اندوه جانكاه دچار نکن و وجود نازنین خود را  در معرض خطر قرار مده . زیرا کسانی که در مقابل سخنان الهی تو پنبه در گوش خود می کنند و سپس در مقابل سخنان تو شمشیر می کشند و به مقابله بر می خیزند ، گوهر انسانيت خود و حس تشخیص حقیقت را از دست داده اند  آنها  در اثر  گرفتار شدن در چنبره هوی و هوس و لجاجت و تعصب های بیجا ، زشت را زيبا و زیبا را زشت می بینند ، آنها را با هیچ وسیله ای نمی توان در مسیر هدایت قرار داد،  زیرا آنها گرفتار جهل مرکب اند از طرفی حق را نمی دانند و از طرفی نمی دانند که نمی دانند و کسی را که باور به ندانستن خود نداشته باشد و دنبال تحقیق و رسیدن به حق و حقیقت نباشد و خود را عقل کل بداند او از هیچ کسی هیچ حرفی را نخواهد پذیرفت ولو آن سخن ، سخن خدا باشد و آن پیام همراه با صدها معجزه و دلیل روشن بر حقانیت خود ادا شده باشد ، کسی که اسیر وسوسه ها وهواهای نفسانی باشد با هزاران توجیه از پذیرش حق  شانه خالی می کند .

ای رسول خدا ! تو وظيفه ات را به بهترين وجه انجام داده اي، بیش از این مسئولیت نداری ، از سرسختي و مخالفت منحرفان نیز غمگين نباش، آنان با نپذيرفتن حق به خود ضرر مي زنند نه به کس دیگر :  لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ إِن نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِن السَّمَاء آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ (شعراء: 3 و 4)؛

[ای رسول من !]  شايد تو [مي خواهي] از اينكه [مشركان] ايمان نمي آورند جان خود را تباه سازي. اگر بخواهيم معجزه اي از آسمان بر آنان فرود مي آوريم تا در برابر آن گردن هايشان خاضع گردد.   
آری ، خداوند قادر است تمام مشركان را به اجبار با آوردن معجزه اي خيره كننده و انكارناپذير و عذابي سخت، وادار به ايمان و خضوع در برابر خويش بسازد، ولي اين ايمان اجباری چه فایده دارد ، آنها با چنین ایمان تحمیلی اهل  سعادت نخواهند شد. آنها که هزار چراغ دارند و باز بیراهه می روند  بگذار تا بیفتند و بینند سزای خویش . بگذار چند صباحی در  ظلمتکده خیال بافی های خود  خوش باشند و از مهلت داده شده و اختیار برخوردار ، سوء استفاده کنند و بگذار خیال کنند که زندگی همین است که آنها دارند و دیگر هیچ حساب و کتابی بر این زندگی و زندگانی حاکم نیست ولی از گوش شان بگزران و ناگفته نگذار  که این مهلت چند روزه ی شان در این  دنیا نه تنها به خاطر خیر و خوبی و استحقاق و شایستگی آنها نیست بلکه برای این است که آنها هرچه از خبث و پستی و دنائت در باطن شان نهان کرده اند ، بیرون بریزند و حقیقت و جوهره ی اصلی خود شان را به منصه ظهور برسانند و  روز به روز  برگناهان شان بیفزایند ، درست است که امروز در اثر گرفتار شدن در دام جهل و هواهای نفس نه تنها به حقایق و پیام های الهی توجه نمی کنند بلکه صراحتاً آنها را انکار می کنند و آنها را به استهزاء و مسخره می گیرند ولی دیر نخواهد بود که این حقایق را باور خواهند کرد و به نتیجه کارهای چند روزه ی خود در دنیا یعنی به عذاب خوارکننده ی شان خواهند رسید.  ولایحسبن الذین کفروا اَنما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین.  

اما تسلیم حق شدن و اقرار نمودن به آن و اظهار پشیمانی از گذشته در آن روز ، چه فایده !

  فرا رسیدن سالروز رحلت جانگداز  پیامبرعظیم الشأن و دلسوز و مهربان و شهادت نواده بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع) و هم چنان شهادت امام هشتیم علی بن موسی الرضا (ع) به همه پیروان آن بزرگواران تسلیت باد.

بیست و هشتم صفر ۱۴۳۱

سالروز ولادت باسعادت  رسول اکرم (ص) و  امام صادق (ع) برهمگان تبریک و تنهیت باد

 

بسمه تعالی

تاعیان از پرده شد حُسن دل آرای محمد(ص)

شد جهان روشن زنو چهر زیبای محمد(ص)

تیرگیهای ضلالت پاک شد از چهر گیتی

بر طرف شد گرد غم از یک تجلای محمد(ص)

 

هفده هم ربیع الاول مصادف است با سالروز ولادت با سعادت پیامبراعظم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلّم ) و هم چنین ولادت فرخنده ی  ششمین امام و رئیس مذهب شیعیان جهان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام  . این مناسبت خجسته را خدمت تمامی ارادتمندان و دوستداران و پیروان این حضرات و شما دوستان و عزیزان صمیمانه تبریک عرض نموده و از خداوند متعال ، توفیق معرفت و اطاعت از فرمایشات آن حضرات را مسئلت مندم .

برشیعه زحق رهبر لایق آمد

تابنده ترین نورحقایق آمد

ازنسل محمد و علی و زهرا

ناطق به حق حضرت صادق آمد

ضمن گرامی داشت این دو مناسبت دینی ، به همین مناسبت فرمایشی از کلام پيشواي پرهيزگاران و امام آزادگان حضرت علي (ع)، نخستين امام حق براي امت اسلامي و شاگرد و تربیت شده دامان پیامبر (ص) در خصوص معرفی پیامبر رحمت و مهربانی از خطبه 93 نهج البلاغه فیض الاسلام ، خدمت شما عزیزان تقدیم می نمایم .

 در اين خطبه امام به توصيف پيامبران خدا و ترسيم سيماي مبارک آنان پرداخته، و سرانجام در توصيف شخصيت ممتاز و برگزيده‏ي حضرت خاتم‏الانبياء (ص)، آن برگزيده‏ي خالق و محبوب خلق و حبيب خدا را، امام حق و پيشواي پرهيزگاران و هدايت طلبان معرفي مي‏فرمايد:

(... فهو امام من اتقي و بصيره من اهتدي، سراج لمع ضووه و شهاب سطع نوره و زند برق لمعه، سيرته القصد و سنته الرشد و کلامه الفصل و حکمه العدل.

«... پس آن بزرگوار (پيامبر اکرم ص) امام پرهيزگاران و روشني ديده‏ي هدايت‏طلبان است. محمد (ص) نور افکن تابنده ايست که نورش مي‏درخشد، شهابي است که درخشندگيش خيره کننده است و آتش زنه‏ايست که برقش چشم را خيره مي‏کند. راه و روش پيامبر استقامت و ميانه‏روي، طريقه‏اش رشد، سخنانش جداکننده‏ي حق و باطل و قضاوتش عدالت محض است ».

پرهيزگاران خداترس که دستورات قرآن را در تاريکيهاي وحشتناک تمناهاي نفساني، راهنمای خود قرار داده و پرتو فروغ هدايت بخش آن را فلاح و رستگاري دو جهان يافته‏اند، پيامبري دارند که رسول رحمت است و امام هدايت و بصيرت.

به فرموده‏ي مولاي موحدان امام علي عليه‏السلام، پيامبر اسلام (ص) گذشته از اينکه بر سرير عزّت و افتخار و اصطفاء و رسالت تکيه‏زده است و زمام هدايت و ارشاد بندگان خدا را تا هنگامه‏ي رستاخيز بزرگ در دست دارد، بر پايگاه رفيع ولايت و امامت امت نيز جاي گرفته است.

در ميان سلسله‏ي جليله‏ي پيامبران الهي تنها پيامبر اسلام و نياي بزرگوارش ابراهيم بت‏شکن، به اين امتياز ارزنده ممتاز مي‏باشند که علاوه بر مقام رسالت، به مقام عظيم امامت امت نيز دست يافته‏اند.

همانطوری که مشاهده کردیم ، امام علي (ع) پيامبر اسلام را امام پرهيزگاران تاريخ و سبب بصيرت و روشناي ديده‏ي هدايت طلبان همه‏ي عصرها و همه‏ي نسلها معرفي مي‏فرمايد. و براي آنها که در زندگاني بر صراط مستقيم ايمان و تقوا حرکت کرده و پاي مي‏فشارند، چه کسي شايسته‏تر از پيامبر خدا (ص) است، که عهده‏دار امامت ايشان باشد؟ در حالي که اين امام، رسول خدا و پيام‏آور پروردگار نيز هست. امامي که تقواي خدا در لحظه، لحظه‏ي حيات او مشهود است و هدايت و ارشاد به سوي حق و عدالت در عمل و جهاد وي جلوه‏گر.

 حضرت رسول‏الله (ص) در همان حال که از گذرگاه رسالت مامور ابلاغ وحي الهي و بيان و تشريح احکام شريعت است، بر اساس امامت و ولايت امت اسلامي، عهده‏دار هدايت و حمايت مسلمانان در دوران حيات خويش نيز هست. و به همين دليل امام عليه‏السلام در کلام هدايت‏بخش خود که اسرار شريعت و حقايق امامت را بيان مي‏کند، پيامبر خدا را امام بر حق امت اسلامي و همه‏ي پرهيزگاران معرفي مي‏کند. امام حقي که راه او طريق استقامت، طريقه‏اش راهنماي رشد، کلامش بيانگر حق و افشاگر باطل و قضاوتش عدالت محض و مطلق است.

به مناسبت رحلت پیامبراکرم(ص) پیامبری که از نو باید شناخت

                                                      بسمه تعالی

یکی ازچالش های جهان معاصر خلاء معنویت وبی توجهی به ارزش های انسانی است  چه اینکه  می دانیم  با وجود آنکه بسیاری از کشور ها و مردم جهان  از پيشرفت مادی و رونق علوم و تكنولوژي برخور دارشده اند  و انسان توانايي هاي منحصربه فرد خود را در مواجهه با طبيعت و تسلّط بر آن نشان داده است ؛ بازهم  بشریت به دلیل محرومیت از معيار اصلي پيشرفت خود ، یعنی ارزش های معنوی ، اخلاقي  و انسانی ،  با چالش بزرگی  دست وپنجه نرم می کند  و از این ناحیه، متحمل رنج های فراوانی شده است .

دلیلش این است که  انسان دارای  دو ساحت جسمی و روحی  است و هر کدام  برای خودش قلمروی خاصی دارد و انسان به هر دو قلمروي ارزش مادي و معنوي نیازمند است ، از نگاه پيامبر گرامي اسلام (ص) تهدید و تضعیف هریک از این دو قلمروي مادي و معنوي ، براي حيات بشر خطرناك و زیان آور است  و اسلام ، تعادل بین حيات مادي و حيات معنوي انسان را سفارش نموده و آن را  ضرورت تداوم زندگي سالم و پوياي انساني می داند .

انسان مسلمان به همان اندازه که به آبادی وعمران  دنیای خود مؤظف  است  به همان اندازه به توجه به معنویت و آخرت خود نیز مؤظف است ؛ چنانچه  رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید : «برای دنیای خودت آنگونه عمل کن که گویا برای همیشه درآن زندگی می کنی و برای آخرتت هم آنگونه عمل کن که گویا فردا رهسپار آن هستی» از آنجا كه ساحت روحی انسان از امتیازوبرتری  ویژه ای برخوردار است  تفوّق  بخشيدن به حيات معنوي انسان موجب بهره مندي صحيح  او از نعمت های طبيعی و زندگي دنیایی نیز مي شود و در پرتو حیات معنوی، انسان از اسارت تكنولوژي و مظاهر تمدن آزاد  و بر سرنوشت خويش مسلط مي گردد  و حيات بشري از وحشت جنگ و رقابت های تسلیحاتی ، اشاعه ی تنفّر و استثمار ، گسترش فساد و گناه ، افتادن در اسارت گردونه ی توليد و مصرف ، غارت و تاراج سرمایه های ملت ها و... نجات می یابد و بشر از اسارت خدمت به ابزار وصنعت بیرون آمده، خودش ارباب ابزار و محصول كار خود می گردد .

انسان براي رسيدن به اين مقام ، نیازمند رها شدن از معبود های ساختگی و غیر واقعی و راه یافتن به معبود حقیقی یعنی خداوند متعال است. راهیابی به معبود حقیقی به وجود  راهنما و کمک کننده ای نیاز دارد که وجود  پیامبران الهی و در رأس آنها پيامبر گرامي اسلام(ص) بهترين نمونه و راهنمای بشریت بوده وهستند ويژگي ها و خصوصیات اخلاقي و رفتاری حضرت محمد (ص) در راه رسیدن به این مقصود راهگشای همۀ جوامع وهمه ی نسل ها است . ما در پرتوی سیره ی عملی وگفتار حضرت ، می توانیم : عشق به خدا، خدمت به خلق خدا ، دلسوزی وحرص شدید نسبت به هدایت مردم ، بي اعتنايي به جاذبه هاي فریبنده ی دنيا، اجتناب از زراندوزی و زندگی اشرافی، تواضع، مناعت طبع، ادب ، صبر و تحمل، مهرباني، بخشش، مهمان نوازي، ايثار، سادگي ، خوشخويي وخوش برخوردی ، صداقت، درستي و پاكي، اجرای عدالت، وفاي به عهد، رعایت انصاف، داشتن  ثبات قدم، شجاعت ،  شوخ طبعي و احترام به انسانیت و کرامت انسان ، احترام به کودکان و داشتن اخلاق نیکو در همه ی زمینه های فردی ،اجتماعی ، سیاسی ،اقتصادی ، نظامی و ده ها  درس دیگر را   برای بهبودی ابعاد مختلف زندگی خود فرا بگیریم.

 آموزه هاي اسلام و معارف قرآني و سیره نبي اكرم(ص) برای همیشه زنده و در همه جا کارا است . شخصیت رسول مکرم اسلام (ص) آموزگار همه ی نسل ها و ملت ها بوده و خواهد بود ، او باران رحمتی است که  بي مضايقه مي بارد و بر هر كس و هرچیز ببارد، شکوفا می سازد .

پيامبر اسلام سرمشقی است براي سامان دادن به زندگي امروز ما. تعالیم او ما را به تنظیم رابطه ی منطقی و متعادل  انسان و خدا ، انسان و انسان و انسان وطبیعت ، به درستی راهنمایی می کند و در هرسه جهت ما به او نیازمندیم  . اگر در یکی دو قرن گذشته  دنياي نو چنین مي انديشید كه ميتوان بدون استعانت از معنويت و دين، زندگي را در پرتو صنعت وتکنولوژی سامان بخشيد و یک قرن آن را به آزمایش گرفت همه دیدیم که از اين چالش پيروز بيرون نيامد. قرن گذشته، قرن غيبت دين از صحنه ی زندگي اجتماعي و فعال شدن صحنه های جنگ و نفرت و خشونت در سطح گسترده و جهانی ، بود. قرن جدید  به خواست خدا ، قرن بازگشت به دین و معنويت و بازخواني نیازهای به فراموشی  سپرده شدۀ  انسانی است و اسلام پیشتاز این قافله بوده و شخصیت عظیم الشأن پیامبراکرم(ص) نورانیت بخش  جهان خواهد بود، نوری که  چشم خفاشان وشب پره ها از تابش اشعّۀ صبحگاهی و نوظهورش  تاب نیاورده به خیال خام شان با کشیدن ، چاب وبازچاب کاریکاتورهای موهن ،  قصد جلوگیری از تابش آن را دارند  در حالیکه  خورشید را نمی توان با دو انگشت پنهان کرد و به گفته ی "ابن یمین"  باید گفت که :

چشم خفّاش اگر پرتو خورشید ندید       جرم بردیدۀ خفّاش نه برخورشید است.

یا به گفته ی حکیم سنائی غزنوی :

نورخورشید در جهان فاش است        آفت از ضعف چشم خفاش است

صداقت وصفا ونورانیت وعظمت پیامبراکرم(ص) فراتر از آن است که در قلم وبیان محدود کسی بگنجد او را باید از نو شناخت وتعالیمش را برای زندگی امروز بازخوانی کرد.  

مدیریت این وب سایت، 28 صفر، سالروز ارتحال جانگداز رسول معظم اسلام (ص) وشهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی (ع)  را به امت اسلامی ومسلمانان جهان صمیمانه تسلیت می گوید .