فلسفه و كاركرد عزاداري امام حسين عليه السلام (بخش سوم)
بسمه تعالي
فلسفه و كاركرد عزاداري
امام حسين عليه السلام
(بخش سوم)
در دو بخش قبلي دو عامل مؤثر در عزاداري امام حسين عليه السلام يعني تولاّ و تبرّا از جهات متعدد مورد اشاره قرار گرفت در اين بخش به عامل سوم اشاره مي نمائيم كه عبارت است از :
3- افزايش و تقويت ايمان و معنويت
برپايي مجالس عزاداري امام حسين عليه السلام و ياران پاكباخته اش نوعي ارتباط و پيوند با اهداف مقدس آن بزرگواران است در ميان اهداف والاي آن ها ، عبادت پروردگار و دميدن روح معنويت و ايمان در كالبد نيمه جان جوامع اسلامي ، در اوج ديگر اهداف قرار دارد .
امام حسين(ع) در كربلا آمد تااعلام كند، مهمترين خطري كه جامعه ي اسلامي را تهديد ميكند كم رنگ شدن ايمان ومعنويت و جابهجايي ارزشهاست.
تاريخ گواه است كه يزيد و يزيديان در راستاي قداست زدايي و حريم شكني نخست با اجيرسازي مداحان ، خطيبان و سخن سرايان ، امام حسين را خارجي يعني خارج از دين اسلام معرفي كردند تا در قدم دوم بتوانند شخص يزيد را به عنوان امام و پيشواي برحق مسلمانان معرفي و تثبيت كنند.
تاريخ شهادت مي دهد كه شخص يزيد با راه اندازي برنامه هاي ميگساري، رقص ، عيّاشي و بوزينه بازي و ديگر سبكسري هاي خود احكام خدا را زيرپا گذاشته بود تا با انكار نزول وحي و رسالت پيامبر راه نيل به هر گونه فساد و گناه ديگر را براي خود باز نموده و با خاطر آسوده به تمام اهداف شوم خود دست يابد و ريشه ي ارزشها را از بيخ و بن بر اندازد .
يزيد و قبل از او پدرش معاويه از مدت ها قبل از قيام امام حسين عليه السلام ، با تطميع سران اقوام و قبايل و ريختن كيسه هاي سكه هاي طلا در دامان شان ، سر آنها را به آخورهاي خورد و خواب شان گرم كرده بود و بر دهان هاي شان مُهر و برشمشيرهاي شان موم زده بود تا غوغاي غارت ارزشها و نابودي تدريجي فضايل و ايمان و معنويت جوامع اسلامي ، دنياپرستي، راحت طلبي و عافيت خواهي شان را بر هم نزند و آنها هم چون اجسام بي روح و مردگان متحرك بدون هيچگونه خاصيت و اثر مفيد بخورند و بلولند . در اين ميان نخبگان و پاكان كه تن به خواري و ذلّت نداده و دامن خود را به آلودگي هاي دنياپرستي آلوده نكردند و فريب تطميع و تزوير را نخوردند از دم تيغ جلادان گذشته و شربت شيرين شهادت را سركشيدند.
البته اين سياست شيطاني زر و زور و تزوير جريان مستمر و مدام تاريخ بشريت است كه ديروز بوده و امروز هم هست و فردا هم خواهد بود همين تبليغات و هجوم تبليغاتي و فرهنگي امروز نيز به اشكال گوناگون جريان دارد. در روزگار ما نيز در قدم اول خداپرستي، ايمان ، معنويت ، ارزش ها ، فضايل ، كرامت انساني و همه ي مقدسات را خلاف علم ، عقل و مدرنيته و مدنيت معرفي كرده و مي كنند و از عقل، علم ، مدنيت همان چيزي را اراده كرده و مي كنند كه خودشان دارند و ديگران را كاملاً از آن تهي مي پندارند تا با راه اندازي تعارض علم و دين و خلاف علمي بودن مسايل ديني بتوانند عبادات ، مقدسات و معنويات را به قربانگاه ببرند.
در روزگار ما نيز در قدم اول عزاداري را زير سؤال ميبرند تا در قدم دوم بتوانند پرتو عظمت قيامحسيني را از مسلمانان بگيرند. غافل از آن كه همانگونه كه ترفند يزيد عليه امام حسين عليه السلام كارايي نداشت و به زودي به زباله دان تاريخ سپرده شد و حق هم چنان پرتلألو به درخشش خود ادامه داد ، ترفندهاي جديد عليه ارزشها و ايمان و معنويت مردم نيز ره به جايي نخواهد برد .
آري ، همانگونه كه عاشورا تجلّي عبادت ، توحيد ، معنويت ،عزت ، عدالت ، ايثار و تبلور ايمان و ارزشها همچنان زنده و پابرجا باقي مانده است. عزاداري كه بزرگداشت عاشورا و اين نهضت عظيم الهي است نيز بالنده و توفنده تر از قبل به راه خود ادامه خواهد داد .
همانگونه كه نماز، دعا ، استغفار و راز و نياز با معبود گلواژهي شب عاشوراي عاشورائيان و سبب افزايش ايمان و معنويت آنان در طول حيات پربار ولو كوتاه شان بوده است ، برپايي مراسم سوگواري براي عاشورائيان نيز باعث شكوفايي عبادت و معنويت در طول زندگي محسوب مي شود ، عزاداري راهي است كه سر از كربلا كعبه ي عاشقان و شيفتگان در مي آورد و عزادار را با امام و ديگر رهبران دينيش پيوند مي دهد و در اثر اين پيوند و ارتباط عميق روحي و قلبي، عزادار رنگ و بوي حسيني پيدا ميكند و در نتيجه از هر چه غير او ست دست مي شويد، همانگونه كه در نماز ارتباط و پيوند يافتن با خدا و بريدن از غير خدا مطرح است.
آن كس كه تورا شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كني هر دوجهانش بخشي
ديوانه ي تو هردو جهان را چه كند
آري ، قطره ي اشكي كه از روي شناخت براي امام حسين عليه السلام ريخته شود و اين اشك از درك و معرفت به ذرّهاي از همت ، غيرت ، حرّيت ، عظمت ، ايمان ، تقوا ، عبادت و معنويت حسيني سرچشمه گرفته و در همان راستا از ديدگان انسان جاري شود، حلقه ي وصلي است كه روح انسان را با روححسيني وصل مي كند و در شرايط دشوار زندگي و بر سرچهارراهي هاي تشخيص و انتخاب راه درست از نادرست و پيمودن راه حق از ناحق و در مواقف حسّاس چون هنگامه ي مرگ و فشار قبر ، برزخ و قيامت و درموقع حسابرسي دست انسان را ميگيرد و انسان را نجات مي دهد .
خلاصه برقراري مراسم عزاداري و شركت در آن باعث تقويت روحيه ي ديني و افزايش ايمان و معنويت در جامعه وسبب پيوند و ارتباط ديني افراد با مراكز مذهبي و عالمان و خطيبان ديني ميشود. در اين مجالس با گفتن و شنيدن بسياري از معارف ديني ، گردو غبار و ضعف و سستيهايي كه به جهت اشتغال به كارهاي روزمره بر آيينه ي جانمينشيند و ارتباطات معنوي و پيوندهاي ايماني را سست مينمايد، زدوده ميشود.
بنابراين شركت در اين گونهمراسم، به تزكيه ي معنوي و رشد بُعد الهي و انساني افراد ميانجامد و چه بسا، افراد فاسد وگنهكار كه با شركت در اين مراسم، دچار تحوّل معنوي و روحي ميشوند و از كارهاي ناپسند خود دست بر مي دارند و در مجموع، از جرايم و جنايات در جامعه كاسته مي شود.
بلبل از فيض گل آموخت سخن ورنه نبود
اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش
البته ناگفته پيدا است كه اين توفيق بزرگ نصيب هر قلب ودل نامساعدي نمي شود ، شرط ورود در صفعزاداران حسيني داشتن زمينه و آمادگي قلبي و قبلي است، دلي كه مملوّ از ضد ارزشهاي الهي شده باشد ظرفيت پذيرش اين حالت معنوي و نوراني را پيدا نمي تواند ، شركت در عزاي حسيني خواهي نخواهي نوعي سنخيت و هماهنگي با امام حسين و اهداف والاي آن حضرت را لازم دارد ، كسي كه هيچگونه سنخيت و همرنگي با او و كمترين شناخت از شخصيت و اهداف و رفتار او نداشته باشد ، از ابتدا كمترين توفيق براي حضور در مجالس عزاداري او را پيدا نمي تواند تا چه رسد كه در اثر شركت فعال و مستمرّ بتواند از بركات و آثار آن يعني افزايش ايمان و معنويت اين جلسات استفاده ببرد .
ادامه دارد....
التماس دعا
مظفری
ششم محرم الحرام ۱۴۲۰